صیامصیام، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
رهامرهام، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات صیام و رهام

جشن بادبادکها

واسه روز جهانی کودک رفتیم پلاژ.با همه بچه های مهد کودک.به شماها که خیلی خوش گذشت.چون باد نمی اومد بادبادکها خیلی بالا نرفت.ولی تا تونستین بازی کردین. ...
29 آبان 1393

خدا

بر خاکی نشسته بودم که خدا آمد و کنارم نشست. گفت مگر کودک شده ای که با خاک بازی می کنی؟ گفتم نه.....ولی از بازی آدمهایت خسته شده ام... همان هایی که حس می کنندهنوز خاکم. وروح تو در من دمیده نشده ... من با این خاک بازی می کنم تا آدمهایت را بازی ندهم. خدا خندید .... پرسیدم خدایا ؟ چرااز آتش نیستم تاهر که قصد بازی داشت را بسوزانم ؟ خدا اما ساکت بود... گویا از من دلخور شده بود.گفت : تو را از خاک آفریدم تا بسازی .....نه بسوزانی...... تو را از خاک از عنصری برتر ساختم .... از خاک ساختم که با آب گل شوی و زندگی ببخشی ... از خاک که اگر آتشت بزنند باز هم زندگی می کنی و پخته تر می شوی... با خاک ساختمت تا همر...
28 آبان 1393
1